مطالب توسط myvivum

وسواس چیست؟ علائم و روش‌های درمان

وسواس چیست؟ علائم و روش‌های درمان

اختلال وسواس اجباری (OCD) دارای الگویی از افکار و ترس‌های ناخواسته (وسواس) است که شما را به انجام رفتارهای تکراری (اجبار) سوق می‌دهد. این وسواس‌ها و اجبارها در فعالیت‌های روزانه اختلال ایجاد می‌کنند و باعث ناراحتی قابل توجهی می‌شوند.

ممکن است سعی کنید وسواس‌های خود را نادیده بگیرید یا متوقف کنید، اما این فقط ناراحتی و اضطراب شما را افزایش می‌دهد. در نهایت احساس می‌کنید برای کاهش استرس خود مجبور به انجام اعمال اجباری هستید. علی‌رغم تلاش برای نادیده گرفتن یا خلاص شدن از شر افکار یا تمایلات آزاردهنده، آنها همچنان برمی‌گردند. این منجر به رفتارهای تشریفاتی بیشتر می‌شود (چرخه معیوب OCD)

OCD اغلب حول موضوعات خاصی متمرکز است (به عنوان مثال، ترس بیش از حد از آلوده شدن به میکروب). برای کاهش ترس از آلودگی، ممکن است به اجبار دستان خود را بشویید تا زمانی که زخم و ترک بخورند. اگر مبتلا به OCD هستید ، ممکن است از این وضعیت خجالت بکشید و یا احساس شرمندگی بکنید اما درمان می‌تواند موثر باشد.

فهرست مطالب

علائم

اختلال وسواس فکری اجباری معمولا هم شامل وسواس و هم اجبار است. اما ممکن است فقط علائم وسواس یا فقط علائم اجبار داشته باشید. ممکن است متوجه شوید که وسواس‌ها و اجبارهای شما بیش از حد یا غیرمنطقی هستند، اما زمان زیادی را می‌گیرند و در کارهای روزمره و اجتماعی، مدرسه یا کار شما اختلال ایجاد می‌کنند.

علائم وسواس

وسواس‌های OCD، افکار، اصرار یا تصاویر تکراری، مداوم و ناخواسته هستند که مزاحم هستند و باعث پریشانی یا اضطراب می‌شوند. ممکن است سعی کنید آن‌ها را نادیده بگیرید یا با انجام یک رفتار یا تشریفات اجباری از شر آن‌ها خلاص شوید. این وسواس‌ها معمولا زمانی رخ می‌دهند که شما می‌خواهید به چیزهای دیگری فکر کنید یا کار دیگری انجام دهید.

وسواس‌ها اغلب مضامینی برای خود دارند، مانند:

    • ترس از آلودگی یا کثیفی
    • شک و سختی در تحمل عدم اطمینان
    • نیاز به چیزهایی منظم و متقارن
    • افکار تهاجمی یا وحشتناک در مورد از دست دادن کنترل و آسیب رساندن به خود یا دیگران 
    • افکار ناخواسته، از جمله پرخاشگری، یا موضوعات جنسی یا مذهبی

نمونه‌هایی از علائم و نشانه‌های وسواس عبارتند از:

علائم وسواس

علائم اجبار

اجبارهای OCD رفتارهای تکراری هستند که شما احساس می‌کنید مجبور به انجام آن‌ها هستید. این رفتارها یا اعمال ذهنی تکراری به منظور کاهش اضطراب مربوط به وسواس فکری شما یا جلوگیری از اتفاق بد است. با این حال، درگیر شدن در اجبارها هیچ لذتی به همراه ندارد و ممکن است تنها یک تسکین موقتی از اضطراب باشد.

زمانی که افکار وسواسی دارید، ممکن است قوانین یا تشریفاتی بسازید که به آنها کمک می‌کند تا اضطراب خود را کنترل کنید. این اجبارها بیش از حد هستند و اغلب به طور واقع‌بینانه با مشکلی که قصد رفع آن را دارند، مرتبط نیستند.

علائم وسواس

مانند وسواس، اجبارها معمولا دارای مضامینی مانند:

    • شستشو و نظافت
    • چک کردن
    • با احتساب
    • نظم و ترتیب
    • پیروی از یک روال سخت
    • خواستار اطمینان خاطر

وسواس چیست 1

نمونه‌هایی از علائم و نشانه‌های اجبار عبارتند از:

شدت اختلال متفاوت است

OCD معمولا در سنین نوجوانی یا جوانی شروع می‌شود، اما می‌تواند در دوران کودکی شروع شود. علائم معمولاً به تدریج شروع می‌شوند و در طول زندگی از نظر شدت متفاوت هستند. انواع وسواس‌ها و اجبارهایی که تجربه می‌کنید نیز می‌توانند در طول زمان تغییر کنند. علائم معمولا زمانی بدتر می‌شوند که استرس بیشتری را تجربه کنید. OCD که معمولا یک اختلال مادام‌العمر در نظر گرفته می‌شود، می‌تواند علائم خفیف تا متوسط ​​داشته باشد یا آنقدر شدید و وقت‌گیر باشد که ناتوان‌کننده شود.

 

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

بین کمال گرا بودن (برای مثال فردی که به نتایج یا عملکرد بی‌عیب و نقص نیاز دارد) و داشتن OCD تفاوت وجود دارد. افکار OCD صرفا نگرانی بیش از حد در مورد مشکلات واقعی در زندگی شما یا دوست داشتن چیزهای تمیز یا مرتب کردن به روشی خاص نیستند.

اگر وسواس‌ها و اجبارهای شما بر کیفیت زندگی شما تأثیر می‌گذارد، به پزشک یا متخصص سلامت روان مراجعه کنید.

وسواس

تشخیص

اقداماتی که برای کمک به تشخیص اختلال وسواس فکری اجباری کمک می کند ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  1. ارزیابی روانشناختی: شامل بحث درباره افکار، احساسات، علائم و الگوهای رفتاری شما می‌شود تا مشخص شود آیا وسواس فکری یا رفتارهای اجباری دارید که با کیفیت زندگی شما تداخل دارد یا خیر. با اجازه گرفتن از شما، این کار ممکن است شامل صحبت با خانواده یا دوستانتان نیز باشد.
  2. معیارهای تشخیصی OCD: پزشک شما ممکن است از معیارهایی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، منتشرشده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا استفاده کند.
  3. معاینه بدنی: برای کمک به رد سایر مشکلاتی که ممکن است باعث علائم شما شوند و برای بررسی هر گونه عوارض مرتبط انجام می‌شود.

چالش‌های تشخیص

گاهی اوقات تشخیص OCD دشوار است زیرا علائم می‌تواند شبیه علائم اختلال شخصیت وسواسی-اجباری، اختلالات اضطرابی، افسردگی، اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات سلامت روان باشد و ممکن است هم OCD و هم یک اختلال سلامت روان دیگر داشته باشید. با پزشک خود همکاری کنید تا بتوانید تشخیص و درمان مناسب را دریافت کنید.

علل

علت اختلال وسواس فکری اجباری به طور کامل شناخته نشده است. نظریه‌های اصلی عبارتند از:

    • زیست‌شناسی: OCD ممکن است نتیجه تغییرات در شیمی طبیعی بدن یا عملکرد مغز باشد.
    • ژنتیک: OCD ممکن است یک جزء ژنتیکی داشته باشد، اما ژن‌های خاصی هنوز شناسایی نشده‌اند.
    • یادگیری: ترس‌های وسواسی و رفتارهای اجباری را می‌توان از تماشای اعضای خانواده آموخت یا به تدریج در طول زمان آموخت.

عوامل خطر

عواملی که ممکن است خطر ابتلا به اختلال وسواس فکری جبری را افزایش دهند عبارتند از:

    • سابقه خانوادگی: داشتن والدین یا سایر اعضای خانواده مبتلا به این اختلال می‌تواند خطر ابتلا به OCD را افزایش دهد.
    • رویدادهای استرس‌زا: در زندگی اگر رویدادهای آسیب‌زا یا استرس‌زا را تجربه کرده‌اید، ممکن است خطر ابتلای شما افزایش یابد. این واکنش ممکن است به دلایلی باعث ایجاد افکار مزاحم، تشریفات و پریشانی عاطفی مشخصه OCD شود.
    • سایر اختلالات سلامت روان: OCD ممکن است با سایر اختلالات سلامت روان، مانند اختلالات اضطرابی، افسردگی، سوء مصرف مواد یا اختلالات تیک مرتبط باشد.

عوارض

مشکلات ناشی از اختلال وسواس فکری اجباری ممکن است شامل موارد زیر باشد:

    1. زمان بیش از حد صرف درگیر شدن در رفتارهای تشریفاتی
    2. مسائل بهداشتی، مانند درماتیت تماسی ناشی از شستن مکرر دست‌ها
    3. مشکل در حضور در محل کار، مدرسه یا فعالیت‌های اجتماعی
    4. روابط آشفته
    5. کیفیت پایین زندگی
    6. افکار و رفتار خودکشی

جلوگیری

هیچ راه مطمئنی برای پیشگیری از اختلال وسواس فکری جبری وجود ندارد. با این حال، دریافت درمان در اسرع وقت ممکن است به جلوگیری از بدتر شدن و اختلال OCD در فعالیت‌ها و روال روزانه شما کمک کند.

درمان وسواس

روش های درمان افسردگی

  1. پکیج تشخیصی-درمانی Vivum​
  2. دارو
  3. روان‌درمانی

درخواست مشاوره و اطلاعات بیشتر





علائم اضطراب، روش‌های تشخیص و درمان

علائم اضطراب، روش‌های تشخیص و درمان

تجربه اضطراب در برخی شرایط، بخشی طبیعی از زندگی است. با این حال، افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی اغلب نگرانی و ترسی شدید، بیش از حد و مداوم در مورد موقعیت‌های روزمره دارند. اغلب اختلالات اضطرابی شامل دوره‌های مکرر احساسات ناگهانی اضطراب و ترس یا وحشت شدید است که در عرض چند دقیقه به اوج خود می‌رسد (حملات پانیک).

کنترل این احساسات اضطرابی و هراس که با فعالیت‌های روزانه تداخل دارد دشوار است، با خطر واقعی تناسب ندارد و می‌تواند برای مدت طولانی ادامه یابد. برای جلوگیری از این احساسات ممکن است نیاز باشد تا از مکان‌ها یا موقعیت‌ها دوری کنید. علائم ممکن است در دوران کودکی یا نوجوانی شروع شود و تا بزرگسالی ادامه یابد.

نمونه‌هایی از اختلالات اضطرابی عبارتند از: اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیای اجتماعی social phobia)، فوبیاهای خاص و اختلال اضطراب جدایی. شما می‌توانید بیش از یک اختلال اضطرابی داشته باشید. گاهی اوقات اضطراب ناشی از یک وضعیت پزشکی جسمانی است که نیاز به درمان دارد.

نکته مهم: هر شکلی از اضطراب و با هر شدتی، قابل درمان است.

فهرست مطالب

آزمون اضطراب



در نظر داشته باشید که با پاسخگویی به سوالات این پرسشنامه به هیچ عنوان نمی‌توانید به تشخیص مطمئنی نسبت به وضعیت روانی خود برسید و برای ارزیابی بیشتر حتما باید به روانپزشک مراجعه نمائید.

در طول دو هفته گذشته، چند وقت یکبار توسط یکی از موارد زیر در رنج بودید؟

 

 








علائم اضطراب

علائم و نشانه‌های رایج اضطراب عبارتند از:

انواع مختلفی از اختلالات اضطرابی وجود دارد:

  • اختلال اضطراب ناشی از یک وضعیت پزشکی: شامل علائم اضطراب یا وحشت شدید که مستقیما ناشی از یک مشکل سلامت جسمی است.
  • اختلال اضطراب فراگیر: شامل اضطراب و نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد فعالیت‌ها یا رویدادها، حتی مسائل عادی و معمولی است. نگرانی با شرایط واقعی تناسب ندارد، کنترل آن دشوار است و بر احساس فیزیکی شما تأثیر می‌گذارد. اغلب همراه با سایر اختلالات اضطرابی یا افسردگی رخ می‌دهد.
  • اختلال پانیک: شامل دوره‌های مکرر احساسات ناگهانی اضطراب و ترس یا وحشت شدید است که در عرض چند دقیقه به اوج خود می‌رسد (حملات پانیک). ممکن است احساس آسیب قریب الوقوع، تنگی نفس، درد قفسه سینه، یا تپش قلب تند داشته باشید. این حملات پانیک ممکن است منجر به نگرانی در مورد تکرار مجدد آن‌ها یا اجتناب از موقعیت‌هایی شود که در آن رخ داده‌اند.
  • حرف نزدن انتخابی: عبارت است از ناتوانی مداوم کودکان در صحبت کردن در موقعیت‌های خاص مانند مدرسه، حتی زمانی که می‌توانند در موقعیت‌های دیگر مانند در خانه با اعضای نزدیک خانواده صحبت کنند. این می‌تواند در مدرسه، کار و عملکرد اجتماعی اختلال ایجاد کند.
  • اختلال اضطراب جدایی: یک اختلال دوران کودکی است که با اضطرابی بیش از حد برای سطح رشد کودک و مربوط به جدایی از والدین یا دیگرانی که نقش والدینی دارند، مشخص می‌شود.
  • اختلال اضطراب اجتماعی: شامل سطوح بالایی از اضطراب، ترس و اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی به دلیل احساس خجالت، خودآگاهی و نگرانی در مورد قضاوت شدن یا نگاه منفی دیگران است.
  • فوبیای خاص با اضطراب شدید هنگامی که در معرض یک شی یا موقعیت خاص قرار می‌گیرید و تمایل به اجتناب از آن مشخص می‌شود. فوبیا باعث ایجاد حملات پانیک در برخی افراد می‌شود.
  • اختلال اضطراب ناشی از مواد: با علائم اضطراب یا هراس شدید مشخص می‌شود که نتیجه مستقیم سوءمصرف مواد، مصرف داروهای خاص، قرار گرفتن در معرض یک ماده سمی یا ترک مواد مخدر است.
  • آگورافوبیا: نوعی اختلال اضطرابی است که در آن می‌ترسید و اغلب از مکان‌ها یا موقعیت‌هایی اجتناب می‌کنید که ممکن است باعث وحشت شما شود و باعث شود شما احساس در دام افتادگی، درماندگی یا شرمندگی کنید.
  • سایر اختلالات اضطرابی مشخص شده و اختلالات اضطرابی نامشخص: اصطلاحاتی برای اضطراب یا فوبیا هستند که معیارهای دقیق هیچ اختلال اضطرابی دیگری را ندارند اما به اندازه کافی مهم هستند که ناراحت کننده و مخرب باشند.

علائم اضطراب

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد !!

به پزشک مراجعه کنید اگر:

  • احساس می‌کنید بیش از حد نگران هستید و در کار، روابط یا سایر بخش‌های زندگی‌تان اختلال ایجاد شده است.
  • ترس، نگرانی یا اضطراب شما برای شما ناراحت‌کننده و کنترل آن دشوار است.
  • احساس افسردگی می‌کنید، مصرف الکل یا مواد مخدر دارید، یا سایر نگرانی‌های سلامت روان همراه با اضطراب دارید.
  • فکر می‌کنید که اضطراب شما می‌تواند با یک مشکل سلامت جسمانی مرتبط باشد.

نگرانی های شما ممکن است به خودی خود برطرف نشوند و اگر به دنبال کمک نباشید به مرور زمان بدتر می‌شوند. قبل از بدتر شدن اضطراب به متخصص مراجعه کنید. اگر سریع‌تر کمک بگیرید، درمان آن آسان‌تر است.

اضطراب

علل

علت بروز اختلالات اضطرابی به طور کامل شناخته نشده است. اما به نظر می‌رسد تجربیات زندگی مانند رویدادهای آسیب‌زا باعث ایجاد اختلالات اضطرابی در افرادی می‌شود که از قبل مستعد اضطراب هستند. صفات ارثی نیز می‌تواند یک عامل باشد.

علل پزشکی

برای برخی افراد، اضطراب ممکن است با یک مشکل اساسی سلامت جسمانی مرتبط باشد. در برخی موارد، علائم و نشانه‌های اضطراب اولین نشانه‌های یک بیماری هستند. اگر پزشک مشکوک باشد که اضطراب شما ممکن است یک علت پزشکی داشته باشد، ممکن است آزمایشاتی را برای جستجوی علائم مشکل تجویز کند.

نمونه‌هایی از مشکلات پزشکی که می‌تواند با اضطراب مرتبط باشد عبارتند از:

      • بیماری قلبی
      • دیابت
      • مشکلات تیروئید، مانند پرکاری تیروئید
      • اختلالات تنفسی، مانند بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD) و آسم
      • سوء استفاده یا ترک مواد مخدر
      • ترک الکل، داروهای ضد اضطراب (بنزودیازپین‌ها) یا سایر داروها
      • درد مزمن یا سندرم روده تحریک‌پذیر
      • تومورهای نادری که هورمون‌های جنگ یا گریز خاصی تولید می‌کنند

گاهی اوقات اضطراب می‌تواند از عوارض جانبی برخی داروها باشد.

این احتمال وجود دارد که اضطراب شما به دلیل یک بیماری زمینه‌ای باشد اگر:

      • هیچ بستگان خونی (مانند والدین یا خواهر و برادر) مبتلا به اختلال اضطراب ندارید.
      • در کودکی اختلال اضطرابی نداشتید.
      • به دلیل اضطراب از چیزها یا موقعیت‌های خاصی اجتناب نمی‌کنید.
      • یک وقوع ناگهانی اضطراب دارید که به نظر می‌رسد بی‌ارتباط با رویدادهای زندگی باشد و سابقه قبلی اضطراب نداشته‌اید.

عوامل خطر

این عوامل ممکن است خطر ابتلا به اختلال اضطراب را افزایش دهند:

      • آسیب روانی: کودکانی که آزار و اذیت یا آسیب روانی را تجربه کرده‌اند یا شاهد رویدادهای آسیب‌زا بوده‌اند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اختلال اضطرابی در مقطعی از زندگی هستند. بزرگسالانی که یک رویداد آسیب‌زا را تجربه می‌کنند نیز می‌توانند به اختلالات اضطرابی مبتلا شوند.
      • استرس ناشی از یک بیماری: داشتن یک وضعیت سلامتی یا بیماری جدی می‌تواند باعث نگرانی قابل توجهی در مورد مسائلی مانند درمان و آینده شما شود.
      • افزایش استرس: یک رویداد بزرگ یا انباشته‌شدن موقعیت‌های استرس‌زای کوچک‌تر زندگی ممکن است باعث اضطراب مفرط شود. برای مثال، مرگ در خانواده، استرس کاری یا نگرانی مداوم در مورد مسائل مالی.
      • شخصیت: افرادی که تیپ‌های شخصیتی خاصی دارند بیشتر از دیگران در معرض اختلالات اضطرابی هستند.
      • سایر اختلالات سلامت روان: افراد مبتلا به سایر اختلالات سلامت روان، مانند افسردگی، اغلب دارای اختلال اضطرابی نیز هستند.
      • داشتن خویشاوندان خونی مبتلا به اختلال اضطرابی: اختلالات اضطرابی می‌تواند در خانواده‌ها ایجاد شود.
      • مواد مخدر یا الکل: مصرف مواد مخدر یا الکل یا سوءمصرف یا ترک اعتیاد می‌تواند باعث ایجاد یا تشدید اضطراب شود.

عوارض اضطراب زیاد

داشتن یک اختلال اضطرابی فراتر از احساس نگرانی است. اضطراب زیاد می‌تواند منجر به سایر شرایط روحی و جسمی یا بدتر شدن آن‌ها شود، مانند:

      1. افسردگی (که اغلب با یک اختلال اضطرابی رخ می‌دهد) یا سایر اختلالات سلامت روان
      2. سوء استفاده مواد
      3. مشکل در خواب (بی‌خوابی)
      4. مشکلات گوارشی یا روده‌ای
      5. سردرد و درد مزمن
      6. ایزوله‌سازی اجتماعی
      7. مشکلات عملکرد در مدرسه یا محل کار
      8. کیفیت پایین زندگی
      9. افکار خودکشی

تشخیص

می‌توانید با مراجعه به متخصص مطمئن شوید که آیا اضطراب شما می‌تواند با وضعیت سلامت جسمانی شما مرتبط باشد یا خیر. متخصص می‌تواند علائم یک بیماری زمینه‌ای را که ممکن است نیاز به درمان داشته باشد بررسی کند. برای کمک به تشخیص اختلال اضطراب، متخصص ممکن است یک ارزیابی روان‌شناختی از شما بگیرد. این ارزیابی شامل بحث درباره افکار، احساسات و رفتار شما برای کمک به تشخیص دقیق و بررسی عوارض مرتبط است. اختلالات اضطرابی اغلب همراه با سایر مشکلات سلامت روان مانند افسردگی یا سوء مصرف مواد رخ می‌دهد که می‌تواند تشخیص را چالش برانگیزتر کند.

درمان اضطراب

روش های درمان اضطراب

  1. پکیج تشخیصی-درمانی Vivum
  2. دارو
  3. روان‌درمانی

درخواست مشاوره و اطلاعات بیشتر





افسردگی: دلایل، علائم و روش‌های درمانی

افسردگی: دلایل، علائم و روش‌های درمانی

افسردگی (اختلال افسردگی اساسی یا Major Depression Disorder) یک بیماری شایع و جدی پزشکی است که بر احساس، طرز تفکر و نحوه عمل شما تأثیر منفی می‌گذارد و خوش‌بختانه قابل درمان است. افسردگی باعث احساس غم و اندوه و یا از دست دادن علاقه به فعالیت‌هایی می‌شود که زمانی از آن‌ها لذت می‌بردید. می‌تواند منجر به انواع مشکلات عاطفی و جسمی شود و می‌تواند توانایی فرد را برای عملکرد در محل کار و خانه کاهش دهد.

فهرست مطالب

آزمون افسردگی



در نظر داشته باشید که با پاسخگویی به سوالات این پرسشنامه به هیچ عنوان نمی‌توانید به تشخیص مطمئنی نسبت به وضعیت روانی خود برسید و برای ارزیابی بیشتر حتما باید به روانپزشک مراجعه نمائید.

در طول دو هفته گذشته، چند وقت یکبار توسط یکی از موارد زیر در رنج بودید؟

 

 








علائم افسردگی

علائم افسردگی می‌تواند از خفیف تا شدید متفاوت بوده و شامل موارد زیر باشد:

علائم باید حداقل دو هفته طول بکشد و باید نشان‌دهنده تغییر در سطح عملکرد قبلی شما برای تشخیص افسردگی باشد.

همچنین، برخی شرایط پزشکی (به عنوان مثال، مشکلات تیروئید، تومور مغزی یا کمبود ویتامین) می‌تواند باعث علائم افسردگی شود، بنابراین مهم است که علل عمومی پزشکی رد شوند.

افسردگی در جهان از هر ۱۵ بزرگسال (۷/۶ درصد) در هر سال یک نفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد و از هر شش نفر یک نفر (۱۶.۶٪) در دوره‌ای از زندگی خود افسردگی را تجربه می‌کند. افسردگی می‌تواند در هر زمانی رخ دهد، اما به طور متوسط، ابتدا در اواخر نوجوانی تا اواسط دهه ۲۰ سالگی ظاهر می‌شود. زنان بیشتر از مردان به افسردگی مبتلا می‌شوند. برخی مطالعات نشان می‌دهد که یک سوم زنان در طول زندگی خود یک دوره افسردگی اساسی را تجربه می‌کنند. زمانی که بستگان درجه یک (والدین/فرزندان/خواهر و برادر) افسردگی دارند، میزان وراثت پذیری بالایی (تقریباً ۴۰٪) وجود دارد.

تفاوت افسردگی و غم

افسردگی با غم، اندوه یا سوگواری متفاوت است

مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن شغل یا پایان دادن به یک رابطه، تجربه‌های دشواری برای فرد است که تحمل می‌کند. طبیعی است که احساس غم و اندوه در واکنش به چنین موقعیت‌هایی ایجاد شود. کسانی که از دست دادن را تجربه می‌کنند اغلب ممکن است خود را «افسرده» توصیف کنند.

اما غمگین بودن با افسردگی یکسان نیست. فرآیند سوگواری برای هر فردی طبیعی و منحصر به فرد است و برخی از ویژگی‌های مشابه افسردگی را دارد. هم غم و هم افسردگی ممکن است شامل غم و اندوه شدید و کناره‌گیری از فعالیت‌های معمولی باشد. آنها همچنین از جنبه‌های مهم متفاوت هستند:

  1.  در غم و اندوه، احساسات دردناک به صورت گذرا ظاهر می‌شوند که اغلب با خاطرات مثبت متوفی آمیخته می‌شوند. در افسردگی شدید، خلق و خو و/یا علاقه (لذت) برای بیشتر از دو هفته کاهش می‌یابد.
  2. در غم و اندوه معمولا عزت نفس حفظ می‌شود. در افسردگی شدید، احساس بی‌ارزشی و نفرت از خود رایج است.
  3. در اندوه، هنگام فکر کردن یا خیال‌پردازی درباره «پیوستن» به عزیز متوفی، ممکن است افکار مرگ ظاهر شوند. در افسردگی اساسی، افکار به دلیل احساس بی‌ارزشی یا عدم لیاقت زندگی یا ناتوانی در کنار آمدن با درد افسردگی، بر پایان دادن به زندگی متمرکز می‌شوند.

غم و اندوه و افسردگی می‌توانند با هم وجود داشته باشند برای برخی افراد، مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن شغل یا قربانی یک حمله فیزیکی یا یک فاجعه بزرگ می‌تواند منجر به افسردگی شود. هنگامی که غم و افسردگی همزمان اتفاق می‌افتند، اندوه شدیدتر است و بیشتر از غم بدون افسردگی طول می‌کشد.

تمایز بین غم و اندوه و افسردگی مهم است و می‌تواند به افراد در دریافت کمک، حمایت یا درمان مورد نیاز کمک کند.

عوامل خطر برای افسردگی

افسردگی می‌تواند هر کسی را تحت تاثیر قرار دهد (حتی فردی که به نظر می رسد در شرایط نسبتا ایده‌آل زندگی می‌کند.)

عوامل متعددی می‌توانند در افسردگی نقش داشته باشند:

  • شیمی مغز: تفاوت در برخی مواد شیمیایی در مغز ممکن است به علائم افسردگی کمک کند.
  • ژنتیک: افسردگی می‌تواند در خانواده‌ها ایجاد شود. به عنوان مثال، اگر یکی از دوقلوهای همسان افسردگی داشته باشد، دیگری ۷۰ درصد احتمال دارد که در طول زندگی به این بیماری مبتلا شود.
  • شخصیت: به نظر می‌رسد افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، به راحتی تحت فشار استرس قرار می‌گیرند و یا عموما بدبین هستند، بیشتر در معرض افسردگی هستند.
  • عوامل محیطی: قرار گرفتن مداوم در معرض خشونت، بی‌توجهی، سوء‌استفاده یا فقر ممکن است برخی از افراد را در برابر افسردگی آسیب‌پذیرتر کند.

روش های درمان افسردگی

  1. پکیج تشخیصی-درمانی Vivum​
  2. دارو
  3. روان‌درمانی
  4. مقابله و خودیاری

درمان افسردگی

روش های درمان افسردگی

  1. پکیج تشخیصی-درمانی Vivum​
  2. دارو
  3. روان‌درمانی
  4. مقابله و خودیاری

پکیج تشخیصی-درمانی Vivum

اختلالات خلقی مانند افسردگی نتیجه بدکارکردی مغز هستند. نه بدین معنی که سلول های مغزی شما از بین رفته باشند، بلکه بدین معنی که با وجود سلامت ساختاری مغز، عملکرد مغز دچار اختلال شده است و در نتیجه حال شما خوب نیست.

برای فهم بهتر این موضوع، مغز خود را مانند یک گروه ارکستر در نظر بگیرید که تمام سازهای آن سالم هستند ولی با یکدیگر هماهنگ نیستند و در نتیجه سازی را می‌نوازند که مد نظر شما نیست.

ما در مجموعه Good Vibes Solutions ابتدا با ثبت سیگنال های مغز شما و آنالیز آنها، اختلالات عملکردی مغزتان را به شما گزارش می‌دهیم و سپس با استفاده از پکیج درمانی Vivum در کوتاه‌ترین زمان و با موثرترین شیوه ممکن آن را درمان می‌کنیم.

دستگاه Vivum با استفاده از فناوری CES مورد تایید سازمان غذا و داروی آمریکا FDA و بر اساس نقشه مغزی QEEG مراجع و استفاده از هوش مصنوعی از یک شکل موج الکتریکی منحصر به فرد و ثبت‌شده مخصوص هر مراجع برای تعدیل سیگنال‌های سلول‌ها برای بازگشت به عملکرد طبیعی استفاده می‌کند. شکل موج از بین دو الکترود عبور می‌کند که روی لاله گوش متصل و با ارسال یک سیگنال الکتریکی خاص به مغز، درمان افسردگی را بدون استفاده از دارو انجام می‌دهد. سطح جریان متناسب با راحتی فرد تنظیم می‌شود و بسیاری از آن‌ها اصلا جریان الکتریکی را احساس نمی‌کنند.

این روش غیر تهاجمی و بدون جراحی و درد است. درمان فقط ۲۰ دقیقه تا یک ساعت در روز طول می‌کشد. بسیاری از افراد پس از یک جلسه درمان، اثرات قابل توجهی را تجربه می‌کنند.

دارو

شیمی مغز ممکن است در ابتلای فرد به افسردگی نقش داشته باشد. به همین دلیل، ممکن است داروهای ضد افسردگی برای کمک به اصلاح ساختار شیمیایی مغز تجویز شود. این داروها آرام‌بخش یا آرام بخش نیستند. آنها عادت‌ساز نیستند. به طور کلی داروهای ضد افسردگی هیچ اثر محرکی بر افرادی که افسردگی را تجربه نمی‌کنند ندارند.

داروهای ضدافسردگی ممکن است در یک یا دو هفته اول استفاده بهبودی ایجاد کنند، اما ممکن است فواید کامل آن برای دو تا سه ماه مشاهده نشود. اگر بیمار بعد از چند هفته بهبودی کمی داشته باشد یا هیچ بهبودی نداشته باشد، روانپزشک او می‌تواند دوز دارو را تغییر دهد یا داروی ضد افسردگی دیگری اضافه یا جایگزین کند. در برخی شرایط، سایر داروهای روانپزشکی ممکن است مفید باشند. مهم است که در صورت عدم تاثیر دارو یا بروز عوارض جانبی به پزشک خود اطلاع دهید.

روانپزشکان معمولا توصیه می‌کنند که بیماران تا شش ماه یا بیشتر پس از بهبود علائم به مصرف دارو ادامه دهند. درمان نگهدارنده طولانی‌مدت ممکن است برای کاهش خطر اپیزودهای بعدی برای افراد خاص در معرض خطر پیشنهاد شود.

روان‌درمانی

روان‌درمانی گاهی به تنهایی برای درمان افسردگی خفیف استفاده می‌شود. برای افسردگی متوسط تا شدید، روان‌درمانی اغلب همراه با داروهای ضد افسردگی استفاده می‌شود. درمان شناختی رفتاری CBT در درمان افسردگی موثر است. CBT شکلی از درمان است که بر حل مشکل در زمان حال متمرکز است. CBT به فرد کمک می‌کند تا تفکر تحریف‌شده/منفی را با هدف تغییر افکار و رفتارها تشخیص دهد تا به چالش‌ها به شیوه‌ای مثبت‌تر پاسخ دهد.

روان‌درمانی ممکن است فقط فرد را شامل شود، اما می‌‌تواند شامل دیگران نیز شود. به عنوان مثال، خانواده‌درمانی یا زوج‌درمانی می‌تواند به حل مسائل در این روابط نزدیک کمک کند. گروه درمانی افراد مبتلا به بیماری‌های مشابه را در یک محیط حمایتی گرد هم می‌آورد و می‌تواند به شرکت‌کننده کمک کند تا یاد بگیرد که دیگران چگونه در موقعیت‌های مشابه کنار می‌آیند.

بسته به شدت افسردگی، درمان ممکن است چند هفته یا بیشتر طول بکشد. در بسیاری از موارد، بهبود قابل توجهی در ۱۰ تا ۱۵ جلسه ایجاد می‌شود.

مقابله و خودیاری

چند فعالیت وجود دارد که افراد می‌توانند برای کاهش علائم افسردگی انجام دهند. برای بسیاری از افراد، ورزش منظم به ایجاد احساس مثبت و بهبود خلق و خو کمک می‌کند. داشتن خواب با کیفیت کافی و به طور منظم، خوردن یک رژیم غذایی سالم و اجتناب از الکل نیز می‌تواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند.

درخواست مشاوره و اطلاعات بیشتر